وصيت نامه جديد داريوش كبير:

یازار : irancell-ir


پنجشنبه 11 خرداد 1391 يازار : ماكولو هاراي

وصيت نامه جديد داريوش كبير: 


وصيتنامه جديدي از آقاي داريوش هخامنشي كشف يا اختراع يا جعل شده است. متن زير يك متن طنز مي باشد. اميدوارم مايه رنجش خاطر عده اي نشود. اگر هم ناراحت شدند اصلا مهم نيست. چون بقول خودشان كه مي گويند "اين فقط يك جك هستش" خوب اين هم يك طنزه. همين. لازم بتوضيح است كه هر چند وقت يكبار وصيت نامه اي از زبان شخصيت هاي افسانه اي هخامنشي در اينترنت منتشر مي شود كه مايه خنده و تفريح همه ميشود. در اين ميان عده اي آنچنان شيفته و دلباخته اين چرنديات مي گردند كه با آب و تاب و روغن داغ و مخلفات فراوان آنرا در سايتها و وبلاگهايشان نقل مي كنند.جهت خواندن آخرين وصينامه داريوش صغير كبير به ادامه مطلب مراجعه كنيد..


وصيت نامه خرگوش(ببخشيد شرمنده) داريوش كبير:

                                 

اينك كه من از دنيا مي روم و شرم را مي كمم،دويست و بيست و پنج كشور جز امپراتوري ايران (منظورم هخامنشيون) است و در تمامي اين كشورها پول ايران (يعني ريال) رواج دارد و ارزش آن از دلار هم بالاتر مي باشد. و ايرانيان درآن كشورها داراي احترام هستند چون نباشند سرشان را خواهم بريد. و مردم آن كشورها نيز در ايران داراي احترامند و بروند به جهنم(بيشعورها)، جانشين و نخست وزيرمن خشايارشا بايد مثل من در به گند كشانيدن اين كشورها كوشا باشد و راه بفساد كشيدن اين كشورها اين است كه موادات مخدرات و الكلات مفسدات را در آنها برواجاند و مذهب و شعائر آنان را پست شمرد و آيين خودمان را بتبليغاند.

اكنون كه من از اين دنيا شرم را مي كمم تو دوازده ميليارد دلار در خزانه داري و اين دلارهاي نفتي يكي از اركان قدرت تو مي باشد، زيرا قدرت پادشاه فقط به شمشير نيست بلكه به ثروتهاي بزور گرفته از مردمان تحت ستمش نيز هست. البته به خاطر داشته باش تو بايد به اين خزانه بيفزايي نه اين كه از آن بكاهي چرا كه بجز زر و سيم هيچ چيز ديگري در جهان ديگر به دردت نخواهد خورد، من نمي گويم كه در مواقع ضروري از آن برداشت نكن، زيرا قاعده اين زر در خزانه آن است كه هنگام ضرورت كه فرار را برقرار ترجيح خواهي داد لازم خواهد بود از آن برداشت نمايي، اما در اولين فرصت آن چه برداشتي بردار و فرار نما .

مادرت آتوسا ( دختر كورش كبير ) بر گردن همه حق دارد پس پيوسته وسايل رضايت خاطرش را فراهم كن گرچه شك دارم او دختر كورش بود اما احتمال بر اين است كه مادرت و شايد من نيز پدرت باشم .

صد سال است كه من مشغول ساختن انبارهاي غله در نقاط مختلف كشور هستم و من روش ساختن اين انبارها را كه از سنگ ساخته مي شود و به شكل استوانه هست در مصر آموختم  و در اين صد سال حتي يكي را هم نتوانستم درست بسازم آيندگان اين همه انبار غله را در همه جاي اين سرزمين خواهند يافت و بر روح خرگوش(داريوش) درود خواهند فرستاد سعي نما تو نيز راه مرا ادامه داده و شايد بتواني ياد بگيري.ما كه نتوانستيم در تمام عمر خويش چيزكي بياموزيم.

جهت خواندن ادامه وصيتنامه اين شاه كبير به وبلاگ زير مراجعه نماييد.

ماكولو هاراي


  • [ ]